سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طمع کشاننده به هلاکت است و نارهاننده ، و ضامنى است حق ضمانت نگزارنده ، و بسا نوشنده که گلویش بگیرد و پیش از سیراب شدن بمیرد ، و ارزش چیزى که بر سر آن همچشمى کنند هر چند بیشتر بود مصیبت از دست دادنش بزرگتر بود ، و آرزوها دیده بصیرت را کور سازد و بخت سوى آن کس که در پى آن نبود تازد . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :7
بازدید دیروز :1
کل بازدید :1466
تعداد کل یاداشته ها : 4
04/1/30
5:13 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
ghatre[2]
خودم را در کوچ گم کردم در در سفر اول اسفار... باز می جویم اکنون اصل خود را

خبر مایه

همیشه تولد برای آدمی دردناک است گرچه او فراموش کار است و درد زاده شدن را از یاد می برد...

زاده  شدن، کنده شدن از فضایی ست که به آن تعلق داری؛ و گرچه آدمی نمی داند، تولد خود مرگ است ، بریدن، دل کندن و پرتاب شدن در دنیایی که نمیشناسی و از آن هراسانی...

مرگ با تولد یکی ست و تولد با مرگ...

و من اینجا، و در این لحظه، برای کندن از دنیایی که در آن هستم  متولد شده ام...